حوزه علمیه امام حسن عسکری (علیه السلام )

علمی :: مدرسه علمیه امام حسن عسکری ( علیه السلام)

مدرسه علمیه امام حسن عسکری ( علیه السلام)

حوزه علمیه امام حسن عسکری (علیه السلام) پردیس
مدرسه علمیه امام حسن عسکری ( علیه السلام)
مدرسه امام حسن عسکری ( علیه السلام ) پردیس با عنایات حق تعالی و توجهات حضرت ولی عصر ( عجل الله تعالی فرجه ) زیر نظر مدیریت حوزه های علمیه استان تهران و به مسئولیت امام جمعه محترم شهرستان پردیس حجت الاسلام و المسلمین توسلی در سال 1392 مجوز تاسیس گرفت .
این مدرسه پس از فراهم شدن مقدمات در سال 1394 با پذیرش طلبه در پایه یک شروع بع کار کرد و اکنون با برنامه جدید و جذب اساتیدد مجرب برای سال تحصیلی 96-95 از میان نو جوانان علاقمند و مستعد طلبه مپذیرد .
لینک های تصویری
جست و جو در سایت
آخرین نظرات
  • ۲۶ تیر ۹۵، ۰۰:۱۱ - الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
    :)
حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع)(حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع
حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع)(حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع
حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع)(حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع
حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع)(حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع
حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع)(حوزه علمیه امام حسن عسکری (ع

*****

                                         

مرا مغنی اللبیبی بود روزی                                  فقاهت را امیدی بود روزی
چرا موج فتن در ما اثر کرد                                    مطولهای ما را مختصر کرد
معالم نردبان آسمان بود                                      چراغ راه استنباطیان بود
چرا برداشتند این نردبان را                                   چرا بستند راه آسمان را
کتاب علم را تلخیص کردند                                  به ما بیچارگان تدریس کردند
صرف میر و امثله یادش بخیر                               صیغه های مشکله یادش بخیر
حجره تاریک و تنگی داشتیم                               سفره بی آب و رنگی داشتیم
متن کامل شعر در ادامه مطلب  
حدیث روز

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه علیه و آله :
 
((اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منینَ لا تَبْرَدُ اَبَداً))
 
پیامبر اکرم صلّى اللّه علیه و آله فرمودند :
 
براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤ منان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود .

منبع : کتاب جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556

۶ مطلب با موضوع «مقاله :: علمی» ثبت شده است

حوزه علمیه امام حسن عسکری (علیه السلام )

جهت اطلاعات بیشتر 

با شماره تلفن 

76229442

تماس حاصل فرمایید و یا در ذیل همین پست نظر ارسال فرمایید

حجت الاسلام موسی همدانی، مترجم تفسیر المیزان از قول مرحومه علامه طباطبایی چنین نقل می کنند: «زمانی که در نجف بودم، مبلغی به صورت ماهیانه از تبریز ارسال می شد و چون با مراجع نجف مرتبط نبودم، درآمدی»

غیر از همین مبلغ که از تبریز می آمد، نداشتم. یکی دو ماه این مبلغ از تبریز نرسید و من هر چه پول داشتم، مصرف کردم و روزی در منزل که پشت میز کوچکم به مطالعه نشسته بودم و مطلبی بسیار دقیق و حساس را بررسی می کردم، به ناگاه فکر بی پولی حواسم را پرت کرد و رشتۀ افکارم گسسته شد. هنوز لحظاتی بیش نگذشته بود که صدای در را شنیدم. برخاستم و درب منزل را باز کردم. شخص بلند قدی با محاسن حنایی و لباس بلند و عمامه در مقابل در ایستاده بود و به محض باز کردن در سلام کرد. گفتم علیکم السلام. گفت من شاه حسین ولی هستم. خداوند عزّ و جل مرا فرستاده تا به تو بگویم که این هیجده سال کی تو را گرسنه گذاشتم که حالا به فکر بی پولی و گرسنگی افتاده ای؟ مطالعه ات را رها کرده و به فکر فرورفته ای؟ این را گفت و خداحافظی کرد و رفت. در را بستم و به پشت میز بازگشتم. در همین لحظه بود که سرم را از روی دستم برداشتم و نفهمیدم که چگونه در حالی که من نشسته بودم و سرم روی دستم بود به حیاط رفتم و در را باز کردم و با اون صحبت کردم. فهمیدم این صحنه را پشت همین میز به من نشان دادند.

حتما بخوانید:  سیمای طلبه آرمانی

چند سوال برایم مطرح شد. اول اینکه من خواب رفتم یا بیدارم. دوّم اینکه خداوند فرموده است در این هیجده سال، منظور از هیجده سال چیست؟ آیا مدت اقامت من در نجف است که این زمان بیش از ده سال نیست، آیا مدت زمان تحصیل من است؟ که بیش از ۳۵ سال است که من تحصیلی می­کنم. پس قضیه چیست؟ پس از اندکی تأمل متوجه شدم که هیجده سال قبل ملبس به لباس روحانیت شدم. سئوال سوّم که این شخص خود را معرفی کرد، ولی من فردی با این نام را نمی­شناختم. از این رو این سؤال بی جواب ماند و آن را فراموش کرده بودم تا آنکه به حسب عادتم در نجف که به قبرستان وادی السلام می فرتم، در تبریز نیز به قبرستان رفته و قرآن می خواندم. یک روز به قبری برخوردم که با قبر های دیگر تفاوت داشت و نشان می داد که قبر شخصیت بزرگی است و وقتی که نوشته های سنگ قبر را خواندم، نام شاه حسین ولی را مشاهده کردم و نام آن شخص را به یاد آوردم. تاریخ وفاتش سیصد سال قبل از تاریخی بود که در نجف به منزل ما آمده بود».

مروری بر تاریخچه تفسیر و تفسیر نگاری

مهرداد عباسی

چکیده: آندرو ریپین (Anndrew Rippin) از مشهور ترین قرآن پژوهان غربی معاصر و استاد تاریخ در دانشگاه ویکتوریا در کانادا است. وی مقالات چندی در قرآن پژوهی داشته و با برخی دائره المعارف های مشهور مانند EI و ER و EQ همکاری داشته است. ترجمه مقاله تفسیر وی را که در E2 (ویراست دوم دائره المعارف اسلام، جلد دهم، لیون، 2000) درج شده است، در پیش رو دارید. وی در این مقاله پس از بررسی اصطلاح تفسیر، به تلاشهای گوناگون برای دسته بندی تفاسیر بر حسب عناصر تأثیرگذار بر فرآیند تفسیری می پردازد، عناصری مانند علوم ادبی، فقه، کلام و تاریخ ، و در ادامه از توجه مفسران به منابع پیشین و آراس مفسران گذشته سخن می گوید. سپس تاریخ تفسیر را به چهار دوره : پیدایش، کلاسیک، بالندگی و معاصر تقسیم کرده ویژگیها و تفاسیر هر دوره را به گونه گذرا یادآور می شود. در این میان دوره معاصر به صورت گسترده تری معرفی شده است.

اشاره

اندرو ریپین (Andrew Rippin) از مشهورترین قرآن پژوهان غربی، در 1950 در لندن به دنیا آمد. تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه مک گیل کانادا گذراند و در 1981 از رساله دکتری خود درباره ارتباط اسباب نزول با تفسیر قرآن دفاع کرد. وی تا سال 2000 در دانشگاه کالگری کانادا تدریس کرد و از آن زمان تاکنون در سمت استاد تاریخ و ریاست دانشکده علوم انسانی در دانشگاه ویکتوریا در کادانا مشغول به فعالیت است. ریپین طی دو دهه اخیر مقالات متعددی در حوزه قرآن پژوهی به چاپ رسانده و ویراستاری دو مجموعه مقاله: «رهیافت هایی به تاریخ تفسیر قرآن» (آکسفورد 1988) و «پیدایش تفسیر قرآن» (آمریکا 1999) را بر عهده داشته است. همچنین وی با برخی دائرة المعارف های مشهور نظیر EI(دائرة المعارف اسلام)، ER (دائرة المعارف دین)، EQ (دائرة المعارف قرآن) همکاری داشته و چندین مقاله قرآنی برای این مجموعه تألیف کرده است.1
یکی از مهم ترین این مقالات، مدخل «تفسیر» (Tafsir)، چاپ شده در EI2 (ویراست دوم دائرة المعارف اسلام، جلد دهم، لیدن2000) است که ترجمه آن از نظر خوانندگان می گذرد. مؤلف در این مقاله تفسیر را در قالب گونه ای ادبی بررسی کرده است. وی پس از بحث درباره اصطلاح تفسیر، به تلاش های گوناگون برای دسته بندی تفاسیر بر حسب عناصر تأثیرگذار بر فرایند تفسیر می پردازد و در ادامه از توجه مفسران به منابع پیشین و آرای مفسران گذشته سخن می گوید. در بخش بعدی مقاله، تاریخ طولانی قرآن را به چهار دوره مستقل تقسیم می کند و به صورت فشرده و گذرا ویژگی ها و تفاسیر مشهور هر دوره را معرفی می نماید که در این میان دوره معاصر را گسترده تر آورده است.
ایجاز و اختصـار از یک سو و ارجاعـات و استنادات فراوان از سوی دیگر، دو ویژگی آشکار مقالات دائرةالمعارفی است. در این مقاله نیز مؤلف ضمن بیان گزیده مباحث در بسیاری از بخش ها، اطلاعات کتاب شناختی مفصلی از جدیدترین پژوهش های محققان غربی را درباره تفسیر قرآن، به زبان های انگلیسی، آلمانی و فرانسه عرضه کرده است. مشخصات این پژوهش ها در پایان مقاله آمده و به منظور استفاده مناسب تر علاقه مندان، عناوین آنها به فارسی ترجمه شده است. ضمن اینکه گزینش عنوان مقاله و افزودن چند عنوان فرعی در متن مقاله از جانب مترجم به همین منظور بوده است.
خواننده توجه دارد که نحوه نگاه مؤلف به موضوع، به کاربردن بعضی از تعابیر و طرح برخی از آرا و نظریات درمقاله متأثر از نحوه نگرش خاورشناسان به اسلام و به ویژه قرآن است که نقد و بررسی آن مجال دیگری می طلبد.
مترجم لازم می داند که از دوست و همکار دانشور خود جناب آقای محمد منصور هاشمی و دیگر عزیزانی که پیش نویس ترجمه را مطالعه کرده، نکات مفیدی را یادآور شدند، تشکر نماید.

اصطلاح شناسی

«تفسیر» اصطلاحی است که هم بر فرایند شرح و توضیح و هم بر «گونه ادبی»2 حاصل از این فرایند دلالت دارد و عموماً ـ نه همیشه ـ درباره قرآن به کار می رود. این واژه مترادف شرح ٭ است؛ چنان که شروح آثار علمی و فلسفی یونانی از جمله شرح های یونانی و عربی آثار ارسطو تفسیر نامیده شده است. همچنین این واژه در نوشته های یهودی و مسیحی به زبـان عربی نظیر برخی از آثـار سعدیـا قــائون3 (Saadia Gaon) (882 ـ 942 میلادی) به مفهوم ترجمه شرح کتاب مقدس به کار رفته است؛ گرچه مهم ترین کاربرد اصطلاح تفسیر ـ که این مقاله نیز ناظر به آن است ـ در مورد شاخه ای از علوم اسلامی مرتبط با قرآن است.
آموختن تفسیر قرآن در کنار یادگیری فقه و حدیث، در بسیاری از مدارس اسلامی جزئی از برنامه های آموزشی سنتی بوده است.
نحوه پیدایش تفسیر به عنوان اصطلاحی تخصصی مشخص نیست. این واژه فقط یک بار در قرآن آمده است: «و لایأتونک بمثل إلاّ ما جئناک بالحق و أحسن تفسیراً»(فرقان/33) این آیه در ادامه آیه ای است که می گوید: «و قال الذین کفروا لولا نزّل علیه القرآن جملةً واحدة کذلک لنثبّت به فؤادک و رتّلناه ترتیلاً»(فرقان/32) از توالی این دو آیه [تنها] می توان فهمید که خداوند درباره علت نزول تدریجی وحی به پیامبر توضیحی (تفسیری) عرضه کرده است. البته سایر اصطلاحات تخصصی علوم اسلامی نیز غالباً جایگاه خاصی در قرآن ندارند؛ از این رو نبود مرجعی مشخص برای اصطلاح تفسیر، امری خاص و شگفت به نظر نمی آید 4. ظاهراً تا پایان قرن سوم واژه های «تفسیر»، «تأویل»٭ و «معنا»٭ هنگامی که در عناوین کتاب ها به کار می رفتند یا از آنها به عنوان اصطلاحی تخصصی در تفاسیر استفاده می شد، تفاوت مشخصی با یکدیگر نداشته اند.5 اما پس از مدتی «تفسیر» از «تأویل» متمایز گردید؛ به این ترتیب که اولی در معنای «نقل روایت از پیامبر و صحابه» به کار رفت و دومی معنای «نتیجه تحقیق و بررسی» به خود گرفت، و در معنایی عام تر کاربرد «تأویل» منحصر به تفاسیری شد که ظاهر متن را رها کرده به غور در باطن می پردازند. از سوی دیگر کاربرد «معنی» مقیدتر شد و به طورعمده محدود به جنبه های واژه شناختی تفسیر گردید.
«تفسیر قرآن» به کتابی اطلاق می شود که شرح الفاظ و عبارات متن عربی آن را بیان می کند. این کتاب ها دارای ویژگی های صوری اند که به تعیین گونه ادبی آنها کمک می کند. در یک اثر تفسیری،بیشتر، متن قرآن از آغاز تا پایان طرح شده، اجزای آن به ترتیب ـ کلمه به کلمه، عبارت به عبارت یا آیه به آیه ـ توضیح داده می شود. البته این شکل عمومی موارداستثنا نیز دارد که نمونه های مهم آن را، هم در دوره پیدایش تفسیر و هم در دوره معاصر می توان دید. چنان که در دوره پیدایش، آثاری نوشته شده که تنها بخش هایی پراکنده و جداگانه را از قرآن در بر می گیرد. و در دوره معاصر تفسیر با رویکرد موضوعی رواج چشم گیری داشته است6. اما در این موارداستثنایی نیز متن قرآن و تفسیر به عنوان دو عامل مؤثر بر یکدیگر در کنار هم باقی می مانند.
در این فرایند علمی گسترده، به طور معمول علومی فرعی (Sub-disciplines) نقش داشته که به پیدایش کتاب هایی در موضوعات اسباب نزول، غریب القرآن، قصص انبیا، قراءات، رسم الخط، ناسخ و منسوخ، وجوه و نظایر و وقف و ابتدا انجامیده است. چنین کتاب هایی بخشی از علوم قرآن شمرده می شوند7. اگر چه محتوای این کتاب ها اغلب برگرفته از برخی تفاسیر مهم است، اما چون همین کتاب ها تبدیل به منبعی برای بسیاری از تفاسیر بعدی شده اند، علوم قرآن بخشی از علوم عقلی به حساب می آید و رسماً بخشی از گونه ادبی شمرده نمی شود.

انچه از عالم اثبات بانضمام عالم ثبوت برآید،ایضا آنچه  ازواقع الامور منتزع است ،بداهه صحت تمیز اشیاءاز دیگر است.
علم منطق بواسطه تدوین مظهر است این مطلب را.چونانکه عوارض معرف وحجت تمییز ماکان ِهیولایی از اواخر موجوده است.کان یقال :حیوان ناطق غیر حیوان مفترس وهو غیر صاهق وهو سوی الناهق.
بناء علیه  چون حالیه گو این که منطق را خادم العلوم گویند و علم را حضور صوره شیءعند العقل ،حال آنکه  در محاج حوزوی ازعلوم تکوینی مانند فیزیک وزیستی مانند شیمی بحثی نیست.

حوزه علمیه نامی است که به مراکز آموزشی دینی در جهان اسلام و به ویژه در میان شیعیان اطلاق می‌شود

 

حوزه علمیه نامی است که به مراکز آموزشی دینی در جهان اسلام و به ویژه در میان شیعیان اطلاق می‌شود. به عبارت دیگر حوزه علمیه یعنی دانشگاه فراگیری تعالیم قرآن و سنت معصومین علیهم السلام ، این نهاد علمی دارای کارکردهای آموزشی ، تربیتی و مدیریتی است که در گستره ملی و فرا ملی فعالیت دارد و از حیث عملکرد داری سطوح سیاستگذاری ، قانون گذاری و اجرایی در حیطه کارکرد خویش است. نخستین حوزه علمیه ویژه شیعیان در سده چهارم قمری در کشور عراق و شهر نجف اشرف در کنار بارگاه مقدس حضرت امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه آلاف التحیه و الثناء توسط شیخ طوسی (ره) برپا شد.

اکنون مهم‌ترین حوزه‌های علمیه شیعه در شهرهای قم، نجف و مشهد می‌‌باشند

. رشته‌های درسی رایج در این مراکز آموزشی فقه، اصول فقه، کلام، حدیث، رجال، تفسیر، ادبیات عرب و فلسفه است  دانش‌آموختگان این مراکز پس از پوشیدن لباس روحانیت ، روحانی و شاغلین به تحصیل طلبه نامیده می‌شوند.  طلاب پس از گذراندن دوره آموزشی سطح به درس خارج وارد می‌شوند  دوره دراز مدت درس خارج  مطالعات و مباحثات خارج از کتب درسی معمول حوزوی است در این مقظع منابع دست اول علوم دینی به منظور استنباط احکام شرعی مطابق با نبازهای روز توسط روحانیون شرکت کننده در دروس خارج مورد کاوش و تحلیل قرار می گیرد  و در نهایت این روحانیون به درجه اجتهاد نائل آمده و اصظلاحا مجتهد می‌شوند. مجتهدین تراز اول که مورد رجوع شیعیان برای شناخت احکام شرعی باشند مرجع تقلید نام دارند. این مراجع علاوه بر ارائه احکام شرعی و پاسخ به نیازهای دینی به پرورش طلاب در مقطع درس خارج  می ‌پردازند. شیوه تحصیل حوزه‌های علمیه از دوران گذشته به ارث رسیده و با تغییراتی هنوز اعمال می‌شود. در نظام آموزشی حوزه ، طلاب هم‌زمان با تحصیل در سال بعد به تدریس کتابهای مقطع پیشین اشتغال دارند. طلاب علاوه بر شرکت در درس استاد،  قبل از گرفتن درس جدید آن را مطالعه نموده  و بعد از آن به مباحثه آن با دیگر طلاب می‌‌پردازند.  مهم‌ترین کتب درسی مقطع سطح شامل شرح لمعه دمشقیه، اصول فقه، فرائد الاصول (رسائل)، مکاسب و کفایة‌الاصول می‌‌باشد.

طلبه دارای یک هویت و خود فردی و نیز دارای یک هویت و خود صنفی است(1)؛ یعنی یک شخصیت حقیقیِ فردی و یک شخصیت حقوقی و صنفی دارد. به همین جهت همان گونه که موظف به خودشناسی، خودآگاهی و خودسازی فردی است موظف به خودشناسی، خودآگاهی و خودسازی صنفی است. همان گونه که به عنوان یک انسان باید از ظرفیت ها، دارایی ها، فرصت ها، نیازها، استعدادها، بایسته ها، وظایف و کاستی های خود اطلاع داشته باشد به عنوان یک طلبه یعنی به عنوان یکی از اعضای این گروه همکار باید تصورات خود را از ظرفیت ها، دارایی ها، فرصت ها، نیازها، استعدادها، بایسته ها، وظایف و کاستی های حوزه و روحانیت اصلاح کند و به خودسازی صنفی بپردازد؛ یعنی خود را برای انجام وظیفه در این صنف اجتماعی آماده سازد. همان گونه که به عنوان یک انسان به موفقیت و کمال انسانی خود می اندیشد به عنوان یک طلبه باید به موفقیت و کمال صنفی خود نیز توجه داشته باشد. بدین ترتیب باید دو آرمان را به موازات هم دنبال کند؛ آرمان فردی و آرمان صنفی.

برنامه ریزی برای یک شخص متوقف بر شناخت آن شخص است. برنامه ریزی برای یک صنف نیز در گرو شناخت آن صنف است. آشنایی با هویت یک گروه اجتماعی (راننده، کارمند، کاسب، طلبه) دورنمای وظایف الهی و بخش عمده ای از برنامه شبانه روزی او را روشن می گرداند. وقتی می گوییم «فلان کس راننده است.» دورنمای فعالیت های او را به نحو کلی می توان حدس زد. یک «کارمند» عمده زمان مفید و توان خود را به کار در اداره می پردازد. طلبه نیز عمده وقت مفید و توان خود را به «طلبگی» باید بپردازد. اما پرسش اساسی این است که «طلبگی» چه معنایی دارد؟

اگر در هویت طلبه کاوشی عمیق تر نماییم، دستور کار و وظایف او را به روشنی درمی یابیم.

فلسفه پیدایش و رسالت روحانیت

هریک از اصناف اجتماعی به هدف رفع یکی از نیازهای زندگی انسان پدید آمده است. بدون شک نیاز انسان منحصر در تأمین خوراک و پوشاک و آسایش مادی نیست. نیاز غیرمادی انسان به مراتب از نیاز مادی او فراوان تر و اساسی تر است. زیرا حقیقت انسان و انسانیت او در گرو عناصر غیرمادی است. از جمله این نیازها، نیاز به وحی، نیاز به دین، و نیاز به هدایت آسمانی است. پروردگار جهان برای رفع این نیاز مهم، شخصیت های برگزیده ای را به همراه پیام آسمانی به میان مردم فرستاده است. این چهره های ممتاز بشریت حامل سه مسئولیت بزرگ هستند.

1. دریافت پیام خدا (نبوت، خبرگیری)

2. انتقال این پیام به مردم (رسالت، ابلاغ)

3. اجرا و تحقق آن محتوا در سطح جامعه (امامت، ولایت)

پس از رحلت آخرین پیامبر و غیبت آخرین وصی او امام عصر (عج) این سه مسئولیت خطیر نیاز به متولی دارد. لازم است در کنار اصناف مختلف که به رفع نیازهای گوناگون اجتماعی می پردازند، صنف دیگری پدید آید که این وظایف سنگین را بر دوش گرفته و دنباله رو حرکت پیامبران گردد. این صنف، روحانیان و عالمان دین نام گرفته اند: عالمان دین وارثان و جانشینان پیامبران هستند(2) و متناظر با مسئولیت های سه گانه پیامبران سه تکلیف بزرگ بر عهده دارند. آیه122 سوره توبه به این سه تکلیف اشاره دارد: «وَ ماکانَ المُوءمِنونَ لِینفِروا کافَّةً، فَلَولا نَفَرَ مِن کلِ فِرقَةٍ مِنهُم طائِفَةٌ لِیتَفَقَّهوا فی الّدینِ وَ لِینذِروا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَیهِم لَعَلَّهُم یحذَرونَ»؛ و شایسته نیست موءمنان همگی کوچ کنند. پس چرا از هر فرقه ای از آنان دسته ای کوچ نمی کنند تا آگاهی عمیق در دین پیدا کنند و قوم خود را وقتی به سوی آنان بازگشتند بیم دهند؟ باشد که آنان (از کیفر الهی) بترسند.

در این آیه که پس از آیات جهاد نازل شده، گروه معینی از موءمنان از حکم وجوب جهاد و حرکت به سوی جبهه جنگ استثنا شده اند تا این سه هدف را پی گیرند.

1. فهم عمیق دین و دریافت پیام وحی از منابع دینی. (لیتفقهوا)(3)

2. بازگشت به میان مردم، انذار و هشدار آن ها و ابلاغ پیام دین. (لینذروا)

3. تلاش برای تحقق آرمان های دینی. (هدف مند بودن تبلیغ و امید اثرگذاری آن اشاره به این وظیفه دارد. لعلهم یحذرون)(4)

تحصیل ادبیات عربی که زبان منابع دین است، آشنایی با قواعد مفاهمه عرفی در علم اصول فقه، علوم قرآنی، علوم حدیث، تفسیر، بررسی منابع روایی، پژوهش به هدف کشف نظر دین در موضوعی خاص و.. . همه تلاش هایی است که در راستای فهم عمیق دین صورت می گیرد. ایجاد کتابخانه و نمایشگاه، تولید نرم افزارهای علوم اسلامی، کتابنامه ها، فهرست ها، معاجم و.. . گرچه گامی مستقیم در راه تفقه به شمار نمی رود امّا به کاروان فهم دین کمک می کند و مسیر حرکت این کاروان را هموارتر یا کوتاه تر می سازد.

سخنرانی، تدریس، تألیف کتاب، ترجمه متون دینی، تولید نرم افزارهای کاربردی، تشکیل مراکز فرهنگی، و.. . تلاش هایی است که درجهت هدف دوّم (تبلیغ دین) صورت می گیرد. سازمان روحانیت برای تبلیغ دین باید از هر گونه ابزار مفید و شیوه های کارساز و دانش هایی که از لوازم تحقق این اهداف است بهره گیرد. پاره ای از علوم و معارف نظیر فنون بلاغت و اصول نگارش در راستای همین هدف به سیستم آموزشی حوزه ها راه یافته است. این رویه در باره علوم و مهارت های دیگر نیز باید اعمال شود.

ولایت اجتماعی، قضاوت و دادرسی، اجرای حدود شرعی، طراحی مدل های دینی در علوم انسانی، بسترسازی برای اجرای احکام الهی و تحقق اهداف مکتب و.. . تلاش هایی است که در دایره وظیفه سوم قراردارد. مراد از اجرای دین تنها اجرای احکام دین توسط فرد نیست.

پای بندی به احکام دین وظیفه همه مسلمانان است و اختصاصی به طلبه ندارد. بلکه مراد از آن برنامه سازی و تلاش منضبط برای اجرای دین در سطح کلان جامعه و تمهید مقدماتی (مانند تشکیل ساختارها، تدوین قواعد و.. . ) است که موجب تسهیل و گسترش رفتار دینی و انگیزه سازی برای دینی زیستن و اسلامی ماندن گردد.(5)

وظایف انبیا

رسالت های حوزه: 1. فهم دین تفقه نبوت

2. تبلیغ دین(6) انذار رسالت

3. اجرای دین حذر مردم امامت

بر این اساس شجره نامه صنفی روحانیت از مسیر عالمان ربانی دوره غیبت به امامان معصوم و از طریق آنها به پیامبران الهی می رسد. عالمان ربّانی و مردان خدا در شمار پدران صنفی طلاب علوم دینی هستند. طلبگی سلسله ای است متصل به عالمان بزرگ، امامان و پیامبران. نسب نامه طلاب به مردان بزرگ تاریخ منتهی می شود و صف طولانی روحانیتِ تاریخ، قافله سالاری مانند نوح (ع) و ابراهیم (ع) دارد. (7)

طلبه از نظر صنفی و شغلی از تبار پیامبران است و سلاله نوح، ابراهیم، موسی، عسیی، محمّد و وارث علی و فاطمه و حسین، و این بس افتخارآمیز و مسئولیت آفرین است. نیاکان صنفی طلبه، انبیا و اولیا هستند؛ یعنی وظایفی را که آن ها بر دوش داشته اند و خدمتی را که آن ها در جامعه انجام می داده اند، طلبه، در شرایط امروز، بر عهده گرفته است. پیامبران خدا به واسطه وحی با پیام خدا آشنا شدند، طلبه نیز در دوره تحصیل خود با سخن خدا آشنا می شود. پیامبران، مردم را به خدا و تقوی دعوت می کردند، و سخن خدا را به مردم انتقال می دادند، طلبه نیز همین خدمت اجتماعی را برگزیده است. پیامبران در راه دفاع از دین و تحقق ارزش های الهی کوشیدند، وظیفه طلبه نیز همین است. پیامبران به تعلیم و تربیت و هدایت مردم پرداختند. طلبه هم در همین مسیر گام برمی دارد، و البته پیامبران بدون توقع پاداش، در معرض آزار و توهین و تمسخر مردم قرار گرفتند، طلبه هم باید برای این امور آماده باشد. می توان گفت که طلبه، همکار امام زمان (عج) است و دغدغه های آن حضرت وجود او را نیز فراگرفته است. دغدغه اسلام و کفر، دغدغه حق و باطل، دغدغه جهان اسلام، دغدغه تحقق جامعه ایدآل اسلامی و دغدغه تربیت انسان های صالح و مقرّب. می توان گفت که طلبه سرباز امام زمان است و نیرویی برای تحقق آرمان های آن حضرت، یعنی در لشکر فرهنگی حضرت مهدی (عج) مسئولیت خاصی می پذیرد و سنگر خالی ای را پر می کند و به عنوان عضوی از یک مجموعه که امام زمان فرمانده و قافله سالار آن است انجام وظیفه می کند. می توان گفت که طلبه سهم امام است. یعنی نه تنها درآمد نقدی طلبه که تمام وجود او و تمام دارایی های معنوی، توانایی ها، استعدادها، و ظرفیت های او متعلق به امام عصر (عج) است و باید طبق فرمان آن حضرت خرج گردد.

طلبه از اینکه در زمره ذرّیه صنفی اولیای برگزیده خدا است، بر خود می بالد و با عنایت حق باید تلاش کند تا خلف صالحی برای آنان باشد. خدمتی که طلبه به جامعه عرضه می کند، رفع مهم ترین و حیاتی ترین نیاز انسان ها است. نیاز انسان به معنا، نیاز انسان به انسانیت، نیاز انسان به خدا، نیاز انسان به آسمان، و نیاز انسان به هدایت.. . و آشناسازی آنها با مهم ترین حقیقت هستی یعنی خدا.

به بیان دیگر طلبه امروز، عالمِ فردا است و عالم دین وارث انبیا و انبیای الهی مأمور تعلیم و تربیت جامعه بوده اند، مراد از تعلیم، تعلیم کتاب و حکمت (نه آموزش حساب و هندسه و جغرافیا) و مراد از تربیت نیز تربیت معنوی انسان ها (و نه تربیت بدنی ، یا تربیت هنری) است. بنابراین طلبه یک نیروی فرهنگی و عنصر تعلیمی تربیتی در جامعه است که برای گسترش فرهنگ دینی آماده می شود و تلاش می کند.

روحانیت، تنها نهاد اجتماعی است که خداوند به تکمیل نیروی آن فرمان داده (آیه 122 سوره توبه) و مستقیماً برای تأمین کادر آن اقدام کرده است. خدای متعال برای نیاز جامعه، به کسب و تجارت یا پزشکی و مهندسی یا رانندگی و آهنگری، به صورت مستقیم نیرو نفرستاده است، امّا برای رفع نیاز بشر به دین، اخلاق و معنویت 124000 انسان صالح، ارسال داشته و آن ها را به گونه های مختلف، تأیید و هدایت و حمایت کرده است. بعثت پیامبران در پی نیاز انسان ها به تعلیم و تزکیه بوده و این نیاز چندان اساسی و بزرگ است که از میان همه نعمت ها، خدای بزرگ تنها نعمت بعثت را به رخ انسان کشیده و بر او منّت نهاده است.

هُوَ الَّذِی بَعَثَ فی الأُمِّیینَ رَسُولاً مِنهُمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ ءَایاتِهِ وَ یزَکیهِمْ وَ یعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَ الحِکمَةَ وَ إِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ(8)

نهاد مقدس روحانیت، در نظام گسترده تقسیم کار اجتماعی، و در شبکه روابط انسانی، متکفل ارائه خدمات ویژه ای است. نقش ویژه این سازمان مهم در مناسبت با «دین اسلام» تعریف می شود. روحانیت عهده دار وظیفه تعلیم و تربیت دینی نسل ها و جوامع انسانی است. روحانی نیز مانند نیاکان صنفی خود پیامبران و اولیا یا معلم کتاب و حکمت خواهد بود، یا مربی و مزکّی جان های آماده. یعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَ الحِکمَه وَ یزَکیهِمْ(9) و از او انتظار می رود در راه افزایش شناخت، آگاهی و بصیرت دینی، تقویت انگیزه های الهی و گسترش رفتار اخلاقی ترازِ دین در میان مردم تلاش کند.

هویت طلبه

ابزار هدایت به بالای صفحه

مدرسه علميه امام حسن عسکري پرديس,حوزه علميه امام حسن عسکري